حریر

حدیث نفس یک جوان بی پناه

حریر

حدیث نفس یک جوان بی پناه

پس از سکوت

یک . مدتی قبل در وبلاگ حریر فضای سکوت ایجاد شد. هجرتی خودخواسته و تلخ از این"یگانه آرامش" داشتم. سکوت برایم البته سهل بود و ممتنع. سکوتی که جبر زندگی به من تحمیل کرد. سکوت کردم چون چشمان تر ٬ نوشته هایم را هم تر می کرد. سکوت کردم چون اسیر بودم. اسیر خودم. سکوت کردم تا بلکه صدایم مزاحمتی برای شنیدن ایجاد نکند. اما صدایی برای شنیدن هم نبود. 

 

دو . "باید نمایان شد." این وسوسه در ایام سکوت یک لحظه از من جدا نشد. حس میکنم زمان محاکات فرا رسبده باشد. دوران سکوت گذشته و خورشید صراحت طلوع کرده است. "پس از سکوت باید نمایان شد." 

 

سه . در این زندگی که ما داریم خیلی زمانها باید نظاره گر باشی و ببینی و بگذری. به تعبیر نیچه: "شیوه ی دیگر هوشمندی و دفاع از خویشتن آن است که تا حد ممکن کم تر واکنش نشان دهیم و از موقعیت ها و شرایطی بگریزیم که محکوم به آن ها هستیم." صدالبته مواجه شدن با این مسئله و تحمل آن کار آسانی نیست. باید چشم بست و رد شد. "باید تحمل کرد شب را و روز را، هنوز را " 

                                      ارادتمند شما  چهارم خزان 1388 

نظرات 3 + ارسال نظر
عبداله 7 مهر 1388 ساعت 10:43 http://damdami2.blogsky.com

در طریقت هیچ ادابی مجوی
هر چه می‌خواهد دل تنگت بگوی

دمدمی 15 مهر 1388 ساعت 09:51 http://daam.blogsky.com/

مواضع ایما طبق معمول با رفیق قبلی هم راستاست! و اما دوست عزیز این یادداشت شما ما را به یاد رقص قلم قوچانی می اندازد که زیبا می نوشت اما مضامینی... چه عرض کنم؟! تقسیم بندی کردن انسان ها و برچسب زدن را می دانید که ایما نمی پسندیم اما این روزها شکستن سکوت و سخن گفتن -به هر نحو- از واضحات است هیچگاه در طول فعالیت های دانشجویی اینقدر فضا شفاف و البته پرهزینه نبود. به یاد قدیمها:
هم راه شو عزیز...

همش همین 13 مرداد 1389 ساعت 09:34

شما اگر کنج عزلت می گزیدی و تارک دنیا می شدی حتمآبرایت بهتر بود،آنقدر درسکوت کزایی خود مانده ای که پاک صدا را فراموش کرده ای،بنده با پزشک خانوادگیتان صحبت کردم،برای شکستن سکوت شما،کالباس و سوسیس صدادار را تجویز نمود.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد