حریر

حدیث نفس یک جوان بی پناه

حریر

حدیث نفس یک جوان بی پناه

جدایی در سیما و سینما

1- فیلم "جدایی نادر از سیمین" و کارگردان توانمند آن "اصغر فرهادی" شایسته همه گونه تقدیر می باشند. فیلم فرهادی اصل "سینما یعنی جزئیات" را به خوبی معنی می کند و این مسئله همراه با شخصیت پردازی بی نظیر و روایت جذاب داستان، باعث می شود که مخاطب با لحظه لحظه ی فیلم همراهی کند و نسبت به آن علاقه نشان دهد.

کسب جایزه خرس طلایی جشنواره فیلم برلین نشان می دهد که نوع نگاه و جهان بینی طرح شده در فیلم، محدود و محصور به جغرافیای خاصی نیست. اینکه "جدایی نادر از سیمین" تکیه بر عناصر و روحیات بومی و ایرانی دارد و تماشاگر غیر ایرانی شاید نتواند آن را درک کند، کاملا نادرست است.

به اعتقاد من، سینما زبانی جهانی و بین المللی دارد و اگر قواعد آن توسط مولف به درستی رعایت شود، بازتاب جهانی هم پیدا می کند.

2- هر چه "جدایی نادر از سیمین" کام تماشاگران سینما را شیرین کرد، "جدایی برنامه هفت از مسعود فراستی" تلخ بود و مایوس کننده . ظاهرا پس از انتقادهای جسته و گریخته اهالی سینما از فراستی، برنامه سازان سیما هم نقد " منتقد متفاوت سینما " را تاب نیاوردند و حکم به جدایی برنامه هفت از فراستی دادند.

جای تاسف است که نقد و نقادی هنوز در حیطه ی عمومی نهادینه نشده است. اساسا درک و تحمل ما برای رو به رو شدن با نقد بسیار کم است و گاهی تصور می کنیم نقد هم باید طعم مدح داشته باشد.

نقد فراستی بر سینمای ایران را باید همانند هر نقد دیگری ارزیابی کرد و بجای طرد و حذف و اخم، از آن استقبال کرد. اینکه در تنها برنامه ی سینمایی سیما، رویکردهای مختلف حضور داشته باشند؛ را باید فرصت مغتنمی دانست و از آن بهره گیری کرد نه آنکه علیه آن به پا خاست.

کاش بجای برخوردهای سلبی ، ظرفیت نقدپذیری را در خودمان توسعه بدهیم و امور را به شکل کلان تر ببینیم و تحلیل کنیم. و البته دعا کنیم: "خدا به همه ی ما صبر دهد..."

3- "مهری ودادیان" و "عباس امیری" هم رفتند. خانه ی جدیدشان مبارک