یا حق
1)
" و دلت
کبوتر آشتی ست،با این همه
چه بالاپرواز می کنی "
و جانم در این روزها در اسارت تلخی مانده و اینک نمی دانم با آنچه به چشمانم برای دیدن تحمیل می شود چه کنم؟
2) " خبر بلبل این باغ بپرسید که من ناله ای می شنوم کز قفسی می آید "
خدایا قفس را پاسخ جرس قرار مده
" سکوتم سرشار از ناگفته هاست
جویای راه خویش باش از این سان که منم
در تکاپوی انسان شدن
گل سرخی پرتاب می کند؟ "
من اما در پشت این بی رنگی ها ، رنگین کمانی نهان می بینم
" رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند چنان نماند و چنین نیز هم نخواهد ماند "
یا لطیف
1. فردا روز انتخاب است . حسی شبیه به ترس در انتخاب مستتر بوده و هست . انتخاب برای من همیشه با "خوف و رجا" همراه بوده است . در این شرایط باید قوت دلی از معشوق خواست تا به تردید و تشکیک نیوفتاد .
2. حقیقتا برای انتخاب فردا نه تردیدی دارم و نه ترسی . عزم را جزم کرده ام . بغض را فروخورده ام . زنگار دل را صیقل داده ام . سکوت را رها کرده ام . می خواهم در هوای امید نفس کشم و به شوق آینده حرکت کنم .
من ایران را می خواهم . من این خانه را سبز می خواهم و می دانم که سبزی آن را به بها دهند نه به بهانه.
روزگاریست که دل چهره مقصود ندید ساقیا آن قدح آینه کردار بیار